سلام

سلام کردی و سرشار لحن رود شدم
با همه خسر و زیان ،دکان سود شدم 

فضا شکفت از آهنگ دوست ات دارم 
به بوی ناب حضور ات همه درود شدم

دو سوی راه برای ام همه نگاه شدند 
به آتش نگه ات سوخته چون عود شدم 

به دام زلف سیاه ات فتاده و ماندم 
هزار گونه به روی گلی سرود شدم 

کودک خواهش دل را که چون به بوبیدی 
به آتش لب تو سوختم و دود شدم 

پیر ام افتاده ی کوی تو ام و مست 
شاکر ام آنچه که ابروی تو فرمود شدم

نظرات 4 + ارسال نظر
اژدر عبادی یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 17:57

به دام زلف سیاه ات فتاده و ماندم
هزار گونه به روی گلی سرود شدم


عالی وستودنی است

سلام استاد ارجمند
ممنون از حضور دلنشین تان

سلاملار استاد پور امان عزیز
گؤزل شعرینیزی اوخویوب ذوق آلدیم . اللرینیزه ، قلمینیزه ساغلیق

سلام حورمتلی استاد
وار اولون گوزل و روحلاندیریجی گلیشز یله
تانری سیزی قوروسن
تاسسوفله عرض ائله ییم سیزه طرف یول باغلیدی چوخ چالیشدیم
کد یول وئرمه دی

سرِّ عشق چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 21:08

نیما یوشیج در جشن تولد یک سالگی فرزندش گفت:

یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان را دیدی!!

از این پس همه چیز تکراریست...

جز مهربانی


بسیار زیبا بود
زنده باشید استاد.

سلام فرهیخته ی بزرگوار
حضور پربار و سبزتان را بسیار سپاس
در حصار مهربانی باشید زیر باران شادی .بر روی گستره ی سعادت
خدایارتان

تورکجه طنزلر سه‌شنبه 5 آبان 1394 ساعت 19:31 http://turkcetenzler.arzublog.com/

سلام وعرض ادب . غزل عاشقانه ودلچسبی بود
درودبراستادبزرگوار
اللروار

سلام استاد ارجمند
ممنون از حضور سبز تان
لطف فرموده اید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.