شعر باغچاسی 2
ادبیشعر باغچاسی 2
ادبی
من را پل کنید
"من"را پل کنید
طفل یتیم از من عبور کند روی سیل .
"من"را پل کنید
و از دنده های سینه ی من نرده ها کنید
کان دخترک ،با دامن پر از گل اش
از باد عبور کند
"من"را پل کنید
که درمانده ای بگذرد
از پهنای شب به دیار صبح
"من"را پل کنید
که قناری بگذرد ازمن به سوی باغ
"من" را پل کنید
که کبوتر رها شود زچنگ باز
"من" را پل نکنید
برای عبور عاز .
"من "را پل کنید
که هرکس مایوس زدشت یاس
بگذرد از من به وادی امید
"من" را پل کنید
که بگذرد از من کاروان عشق
با بار قند و شکر
ترمه های زر
"من" را پا نکنید
برای عبور آز
"من "را پل کنید
که بگذرد ازمن ، منیت من
84/7/3ص.پورامان