غزل

خوشا زدرد تو .پر از درد پراز دردشدن 

از غصه ی هجران تو چون برگ شدن زرد شدن 

ز شوق آمدن ات شعله شعله دود شدن 

به بوسه بر غبار ره ات . منحصربه فرد شدن 

خوشا زجفای تو . کشیدن . خوردن .بردن 

خوشا به پای تو ماندن . ماندن . پیر مرد شدن

چون ناز تو ارزد به دو صد وصلت سردی 

خوشا به بند زلف تو مردن  " چه کرد ؟" شدن 

و هزار زخم به زن . گلستان می شکد جای اش 

بدا . زکوی توام . رانده شدن . طرد شدن 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.